بسم الله الرحمن الرحیم








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو




 
  پاورقی 8 ...

بسم الله الرحمن الرحیم پاورقی 8 پاسخ به یک سوال : در حال حاضر که جامعه سطح سوادنسبتا بالایی دارد و انسانها توانایی تشخیص دارند، چه نیازی به رساله و مرجعیت تقلید هست ؟ هرکس می تواند خود به مسائلش رسیدگی کند . پاسخ : زمانی که چشم شما دچار مشکلی می شود ایا باهمین سواد و علم نسبی که می فرمایید جامعه دارد ، به درمان خویش می پردازید ؟ یا اینکه هرچند شما دارای تحصیلات دانشگاهی و سطح بالایی هم باشید به متخصص چشم مراجعه می کنید ؟ همانگونه که هرچیزی نیاز به متخصص مخصوص خود را دارد ، علوم دینی و احکام هم نیازمند متخصص خود می باشد .و در این زمینه هم باید به متخصص آن مراجعه کرد . استاد (س)

موضوعات: پاورقی
[سه شنبه 1396-07-04] [ 05:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حتما حکمت خداست ...

بسم الله الرحمن الرحیم ????????? ??#ﺣﺘﻤﺎ_ﺣﻜﻤﺖ_ﺧﺪﺍﺳﺖ ?ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎهی بود که ﻭﺯﻳﺮﯼ داشت که همیشه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺧﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﺮﯼ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ می افتاد، ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﺑﺎﺩﺷﺎﻩ می گفت: ☝️ «ﺣﺘﻤﺎ ﺣﻜﻤﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ!» ?? ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ چاقو ﺑﺮﻳﺪ ﻭ ﻭﺯﻳﺮ ﻣﺜﻞ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﮔﻔﺖ: «ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﺖ ﺣﻜﻤﺘﯽ ﺩﺍﺭﺩ!» ?ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺗﻨﺪﯼ ﺑﺎ ﻭﺯﻳﺮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ که ﺑﻪ ﺣﻜﻤﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﻭﺯﻳﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ. ﻓﺮﺩﺍﯼ ﺁن رﻭﺯ ﻃﺒﻖ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﺭ ﺭﻓﺖ، ﻭﻟﯽ این بار ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺯﻳﺮ ﺑﻮﺩ. ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﻜﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﻣﯽ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ خواستند ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺪﺍﻳﺎﻧﺸﺎﻥ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻛﻨﻨﺪ. ?? ﻭﻟﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ کردن، ﻣﺘﻮﺟﻪ شدند ﺩﺳﺖ پادشاه ﺯﺧﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻧﻘﺺ می خواستند. ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻫﻤﻴﻦ پادشاه ﺭﺍ ﺁﺯﺍﺩ کردند. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﻪ ﻗﺼر ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ پیش ﻭﺯﻳﺮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻗﻀﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ??«ﺣﻜﻤﺖ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻭﻟﯽ ﺣﻜﻤﺖ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ!» ‼️♻️ﻭﺯﻳﺮ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺷﻜﺎﺭ ﻣﯽﺁﻣﺪﻡ ﻭ ﻣﻦ ﻛﻪ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺘﻤﺎً ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ می شدم.» ????????? کانال: ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 04:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نیکی به والدین ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? ♥️? #ای_کاش_مادرش_زنده_بود ?✨روزی مردی نزد پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم ) آمد و عرض کرد: من تمام گناهان را انجام داده ام، ایا راه توبه برای من هست؟ ?✨حضرت فرمودند: آیا پدر و مادرت زنده اند؟ گفت: تنها پدرم زنده است. ❣✨فرمود: به پدرت احترام ونیکی کن؛تاخداوند تو راببخشد. وقتی که آن مرد رفت،حضرت به اطرافیانش فرمودند: ?✨«ای کاش #مادرش زنده بود». ? ?بحارالانوار، ج 71? ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 03:27:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  قرآن آرامش دلهاست ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? ♥️? #قرآن_آرامش_دلها ?✨ مرد بیسوادی قرآن میخواند ولی معنی قرآن را نمیفهمید. روزی پسرش از او پرسید: ? چه فایده ای دارد قرآن میخوانی، بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟⁉️ پدر گفت: پسرم❕ ??سبدی بگیر و از آب دریا پرکن و برایم بیاور. پسر گفت: غیر ممکن است که آب در سبد باقی بماند. ?? پدر گفت: امتحان کن پسرم. ?✨پسر سبدی که در آن زغال میگذاشتند گرفت و به طرف دریا رفت. سبد را زیر آب زد و به سرعت به طرف پدرش دوید ولی همه آبها از سبد ریخت و هیچ آبی در سبد باقی نماند ?پسر به پدرش گفت؛ که هیچ فایده ای ندارد. پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم. ?✨پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد. برای بار سوم و چهارم هم امتحان کرد تا اینکه خسته شد و به پدرش گفت؛ که غیر ممکن است! ?✨پدر با لبخند به پسرش گفت: سبد قبلا چطور بود؟پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال،کثیف و سیاه بود،الان کاملاً پاک و تمیز شده است. پدر گفت: ??این حداقل کاری است که قرآن برای قلبت انجام میدهد. ✨?دنیا و کارهای آن، قلبت را از سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛ خواندن قرآنهمچون دریا سینه ات را پاک میکند، ?♻️حتی اگر معنی آنرا ندانی! ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 03:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شاهزاده فراری و طلبه ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? بسمه تعالی ? #شاهزاده_فراری_وطلبه ♻️?شبی طلبه جوانی به نام محمدباقر در اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست ✨و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد و او را تهدید کرد. ?دختر گفت: شام چه داری؟طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمدباقر به مطالعه خود ادامه داد. ♻️?از آن طرف چون این دختر فراری شاهزاده بود و به خاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا فرار کرده بود، ?⚜لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند، ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند. ??صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد، مأموران شاهزاده خانم را همراه محمدباقر به نزد شاه بردند. شاه عصبانی پرسید چرا همان شب به ما اطلاع ندادی؟ ✨?محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد. ??شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطایی کرده یا نه؟ و بعد از تحقیق از محمدباقر پرسید، چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمایی؟ ‼️?محمد باقر ده انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته است. لذا علت را پرسید، طلبه گفت: چون او به خواب رفت، نفس اماره مرا وسوسه می‌نمود. ?هر بار که نفسم وسوسه می‌کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می‌گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند. ??شاه عباس صفوی از تقوا و پرهیزکاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میرمحمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می‌دارند. ?از مهمترین شاگردان وی می توان به ملاصدرا اشاره کرد‼️ ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 03:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  داستان شیربرنج ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? ♥️? #داستان_شیربرنج_و… ?ﺭﻭﺯﯼ ﻋﻤﺮبن خطاب ﺳﺮ ﺭﺍﻩ ﺍﻣیرالمومنین علیه السلام ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﺮﺍﺏ ﮐﻨﺪ، ﮔﻔﺖ: ?✨ ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﺍﮔﺮ ﺣﻖ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﭼﻪﻣﯿﺨﻮﺭﻡ… ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺘﻨﺪ:ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ:ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ?? ﺍﺯ ﻟﺞ ﺗﻮ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺷﺪﻩ ﻣﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ. ﻋﻤﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺖ. ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ، ⭕️ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﻓﺖ ﺩﯾﺪ ﻧﻬﺎﺭ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ… ⭕️ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﺪ ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ، ⭕️♨️ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﺎﺭﻭﺍﻥ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﯽ ﺑﻪ ﻣﻄﺒﺦ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ، ♨️?ﻋﻤﺮ ﻭﻗﺖ ﻧﻬﺎﺭ ﻓﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﻏﺬﺍ ﺷﯿﺮﺑﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ، ?✨ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﻭﺩ…. ﮐﺎﺭﻭﺍﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺷﮏ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﻏﺬﺍﯾﺸﺎﻥ ﺳﻢ ﻧﺮﯾﺨﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻭﮔﻔﺘﻨﺪ ﺍﻭﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯼ… 〽️?ﻋﻤﺮ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﯾﮏ ﮐﺘﮏ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺧﻮﺭﺩ،ﻭ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺩ…. ♻️‼️ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ… ♥️?ﺍﻣﺎﻡ ﺑﻪ ﻭﯼ ﮔﻔﺖ: ﺁﺧﺮ ﻧﻬﺎﺭ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﯾﺪ… ﻋﻤﺮ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮﭼﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ… ?✨ﺍﻣﺎﻡ ﮔﻔﺖ:ﭼﺮﺍ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﻢ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﻧﺞ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﻫﻢ ﮐﺘﮏ"☺️ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻦ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﯽ. ﮐﺘﮏ ﺭﺍ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻧﻬﺎﺭ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺭﺩی ♥️( روحی له الفداک یا امیر المومنین"ع") ?مستدرک الوسائل ج1ص159وص162، کنزالف ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی? ??[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 03:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  شکایت از روزگار ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? ?? #شکایت_از_روزگار ??مفضل بن قیس، سخت در فشار زندگی واقع شده بود. فقر و تنگدستی، قرض و مخارج زندگی، او را آزار می داد. ??یک روز در محضر امام صادق (علیه السلام) لب به شکایت گشود و بیچارگی های خود را مو به مو تشریح کرد. گفت فلان مبلغ قرض دارم، نمی دانم چه جور ادا کنم؟‼️ فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدی ندارم.‼️ بیچاره شدم، متحیرم، گیج شده ام.❕ ⁉️?به هر در بازی می روم، به رویم بسته می شود. ⚠️در آخر از امام تقاضا کرد درباره اش دعایی بفرماید و از خداوند متعال بخواهد گره از کار فروبسته او بگشاید. ♻️?امام صادق (علیه السلام) به کنیزکی که آنجا بود فرمود برو آن کیسه اشرفی را که منصور برای ما فرستاده بیاور. کنیزک رفت و فورا کیسه اشرفی را حاضر کرد. آنگاه به مفضل بن قیس فرمود در این کیسه چهارصد دینار است و کمکی است برای زندگی تو. ?گفت مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم این نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود. ??امام فرمود بسیار خب، دعا هم می کنم، اما این نکته را به تو بگویم، هرگز سختی ها و بیچارگی های خود را برای مردم تشریح نکن ?اولین اثرش این است که وانمود می شود تو در میدان زندگی زمین خورده ای و از روزگار شکست یافته ای. در نظرها کوچک می شوی و شخصیت و احترامت از میان می رود. ?منبع: بحارالانوار، جلد 11، صفحه 114 ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
[دوشنبه 1396-07-03] [ 09:25:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? ♥️?#جـــــــــــــان_پــیــــامـــــــــبــــــر ❕شیخ مفید با اِسناد خودش نقل می کند : ♻️?روزى #مأمون عباسی به حضرت #امام_رضا علیه السلام گفت بزرگترین #فضیلت_امیرالمؤمنین علیه السلام را که شاهدى از قرآن بر آن دلالت کند کدام است؟ ⚠️? امام رضا علیه السلام فرمودند فضیلت او در واقعه #مباهله است که خداوند در قرآن مى‏ فرماید : ✍?فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ‏? (سوره آل عمران،آیه61) ?✨ #پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) براى مباهله امام حسن و امام حسین که فرزندانش بودند آورد و فاطمه زهرا (علیها السلام) را آورد که در اینجا تعبیر زنانمان در آیه شده، و #امیرالمؤمنین را نیز آورد که طبق آیه قرآن، او #نفس_پیامبر به شمار مى ‏رفت. ☝️?در نتیجه ثابت شد که احدى از #جهانیان با ارزشتر از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وجود نداشت ! ??در نتیجه طبق آیه قرآن اَحدى از جهانیان نیز با ارزشتر از نفس و جان پیامبر اکرم (که امیرالمومنین باشد) نیست. ??منبع : بحار الأنوار، ج‏35، ص257. ??امروز 24 ذی الحجه، سالروز این واقعه بزرگ تاریخی است #فضائل_امیرالمومنین #آیه_مباهله ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]?

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 09:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  دروغ ...

بسم الله الرحمن الرحیم ????? ❌‌ #دروغ…. ⭕️دروغ را ترک کن سایر گناهان ترک میشود❗️ ?فردی چهار گناه بزرگ را خیلی دوست می‌داشت. گویا به آن عادت کرده بود ? ?روزی توفیق شرفیابی به محضر حبیب و بهترین مخلوق خدا، حضرت محمد (ص) را پیدا نمود :) در محضر نورانی رسول خدا (ص) نشست.بعد از مدتی که به صورت نورانی او نگاه کرد و به صحبت‌های ایشان گوش داد، به شدت تحت تأثیر نورانیت و معنویت حضرت قرار گرفت.به همین علت رو به حضرت کرد و عرض نمود: «اى رسول خدا چهار گناه را خیلی دوست دارم :| ? ارتباط جنسی نامشروع ? شرابخوارى ? دزدى ? دروغ ?هر کدام را که بفرمایید به خاطر شما ترک مى‌کنم ? ?حضرت فرمود: «دروغ را رها کن» مرد رفت? و تصمیم به رابطه نامشروع گرفت ? اما با خود گفت: اگر پیامبر از من بپرسد [که زنا کرده‌اى یا نه؟] اگر انکار کنم، قولى را که به ایشان داده‌ام شکسته‌ام و اگر هم اقرار کنم، حد مى‌خورم» ?تصمیم گرفت دزدى کند،بعد تصمیم گرفت شراب بخورد؛اما هر بار همین فکر را با خود کرد ? لذا نزد رسول خدا برگشت و عرض کرد: «شما راه را به کلى بر من بستید ? ? من همه این کارها را رها کردم»:oops: ? دروغ ریشه خیلی از گناهان دیگر است. ⛔️ مراقب باشید❗️❗️ ?کانال #اختصاصی : ??داستان های قرآنی? ?[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 09:20:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیه ای مناسب سنگ قبر ...

بسم الله الرحمن الرحیم ???? ??? ?? ? ?? آیه ای مناسب سنگ قبر ⚠️‼️ آورده اند که :روزی سلطان محمود غزنوی ,گوری برای خود ساخت وبه یکی از چاکران گفت : آیه ای مناسب از قرآن پیدا کن تابر روی سنگ گور حک کنیم!! ♻️چاکر گفت ; قربان بنویسید : ?[{ هذه جهنم التی کنتم توعدون }] ?این همان دوزخی است که به شما وعده داده شده است! ❗️این گور تو چنان که رسول خدای گفت! یا روضه بهشت است یا کنده سعیر! ??هزار ویک حکایت قرآنی ص 636حکایت 793 ???? ??? ?? ? ??داستان های قرآنی ?[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخلاق, داستانی
 [ 05:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت