بسم الله الرحمن الرحیم








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        




جستجو




 
  پاداش عظیم انفاق در راه کربلا ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🍃🌿🍃
🌼🌿🌹
🍃🌿
🍃

🍀 #پاداش_عظیم_انفاق_درمسیرکربلا

🔸عبدالله بن سنان می‌گوید:
به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم پدرت درباره انفاق در راه حج می‌فرمودند به هر درهمی که در این راه خرج کنی، برای آن هزار درهم حساب می‌شود.

🌹کسی که در مسیر زیارت امام حسین (علیه السلام) انفاق می‌کند برای او چیست؟

🔸حضرت فرمودند:
به هر درهمی که در این مسیر صرف می‌کند:

☘هزار هزار هزار(تا ده مرتبه هزار را تکرار کردند) برای او حساب می‌شود

☘ و علاوه بر این رضایت و خشنودی خداوند و دعای خیر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)و حضرت علی (علیه السلام) و ائمه معصومین (علیهم السلام) برای اوست…

🌼🌿🌹🍃
🍃🌹🍀
🌼🌿
🍃
🌹📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]🗳

موضوعات: اخبار
[سه شنبه 1396-07-25] [ 01:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عاقبت بخیر شد ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🍁🍃🌹🌿
🌿🌹🍀
🍁🍃
🌿
🦋🌿 #عاقبت_بخیرشد

🌹🍀 «سعد بن حارث انصاری» و «ابو الحتوف حارث انصاری»، دو برادر کوفی و هر دو از خوارج بودند. این دو همراه عمربن سعد از کوفه برای جنگ با امام حسین به کربلا آمده و تا بعد از ظهر عاشورا نیز در سپاه کوفه بودند.

🌹🌿 اما هنگامی که یاران امام علیه السلام به شهادت رسیدند، امام حسین علیه السلام فریاد بر آورد:« آیا کسی هست که ما را یاری کند؟»
زنان و کودکان با شنیدن صدای امام علیه السلام به شیون و زاری پرداختند.

🔸سعد و برادرش، ابو الحتوف، که صدای امام و شیون اهل بیتش را شنیدند، ناگهان به خود آمدند و به گفتند:« این حسین، پسر دختر پیامبر، است و ما در روز قیامت از جدّ او امید شفاعت داریم، چگونه با او جنگ کنیم؟»
آن‌گاه به حمایت از امام علیه السلام با سپاه کوفه به جنگ پرداختند. این دو برادر با شعار « لا حُکْمَ إلاّ لِلّهِ وَلا طاعَةَ لِمَنْ عَصاهُ» یعنی همان شعار مشهور خوارج علیه امیرالمؤمنین (ع) به سپاه امام حسین(ع) پیوسته و با یزیدیان جنگیدند تا هر دو به شهادت رسیدند.

🍀👌این اتفاق اشارات عجیبی دارد؛ اینکه صحرای کربلا، شهدایی با سابقه خوارج دارد و همگی شیعه به معنای مرسوم نبودند؛
اینکه این خوارج از بسیاری از شیعیان اسمی پیشی گرفتند؛ اینکه میشود در ساعات پایانی عمر هم عاقبت به خیر شد و به جبهه حق پیوست از جمله این اشارات است.
🍁🍃🌹🌿
🌿🌹🍀
🍁🍃
🌿
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
 [ 01:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تقوی ...

موضوعات: اخبار
[دوشنبه 1396-07-24] [ 03:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پرهیزگار ...

موضوعات: اخبار
 [ 03:13:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  لبخند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌿🍀🍃🌹
🍃🌹🌿
🍀🌿
🍀
♻️🔅 #لبخند پیامبر

🔰روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به طرف آسمان نگاه می کرد، تبسمی نمود.

💠شخصی به حضرت گفت:
یا رسول الله ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟

🌹🌿رسول خدا فرمود:
- آری! به آسمان نگاه می کردم، دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می شد، بنویسند؛
ولی او را در محل نماز خود نیافتند. او در بستر بیماری افتاده بود.
🌿☁️فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند:

💥ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم. ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.

☘خداوند به آن فرشتگان فرمود:
تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود، می نوشتید، بنویسید.
بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است، برایش در نظر بگیرم.

📙بحارالانوار جلد 1 داستان 1
🍁🍃🌹🌿
🌿🌹🍀
🍁🍃
🌿
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
 [ 06:11:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  باوفاترین یار ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌿🍀🍁
🌿🌹🌿
🌺🌿
🍃
🌼✨ #باوفاترین_یاران

🍁🍃 ‌«نقل شده است عالِمی بود که با خودش تحلیل می‌کرد و می‌گفت:

🍁🌿 اصحاب سیدالشهدا(ع) خیلی هم فوق‌العاده نبودند که خونشان را دادند؛ باید هم می‌دادند؛
آنهایی که نیامدند خیلی آدم‌های بیخودی بودند! والا وقتی یک طرف، سیدالشهدا(ع) است و یک طرف هم، ابن‌زیاد و یزید معلون است.
🍀[آن اصحاب] باید هم به طرف سیدالشهدا(ع) بروند.

👈نقل شده که آن عالم بزرگوار، این خواب را دیده بود که: ظهر روز عاشوراست و همه رفته‌اند و صحنه سختی است؛
🌹🌿 سیدالشهدا(ع) به او فرمودند:
بایستید و سپر شوید تا نماز بخوانیم. [آن عالم] ایستاد جلو و سپر شد!
تیر اول آمد ناخودآگاه خودش را کنار کشید! استغفار کرد و مصمم ایستاد! در تیر دوم و تیر سوم هم خودش را کنار کشید!
🔸وقتی حضرت برگشتند، یک لبخندی به او زدند و فرمودند:

🌿🌹«إِنِّی لَا أَعْلَمُ لِی أَصْحَاباً أَوْفَى وَ لَا خَیْراً مِنْ أَصْحَابِی»؛ یعنی من از شما باوفاتر حتی در صحابه امیرالمومنین(ع) نمی‌شناسم.

🔸👌البته پایداری اصحاب سیدالشهدا(ع) خیلی از اینها بالاتر بود و اینها مثال‌های ساده‌ای است. آن پایداری، قابل‌تصویر نیست، چون انسان تا فتنه‌ها و #شبهه‌ها را نفهمد، نمی‌تواند بفهمد که آن پایداری یعنی چه. پایداری در اصطلاح امروز فقط در جنگ سخت نیست، بلکه بسیاری از حملاتی که انسان را سست می‌کند، در جنگ نرم و شبهات و شهوات است. اینها خیلی استوار ایستادند، درحالی‌که در اطراف سیدالشهدا(ع) خیلی شبهه سنگین بود.
🍀👈 [در چنین وضعیتی،] وقتی سعید بن عبدالله روی زمین افتاد، حضرت بالای سرش آمدند. او گفت: «اَوَفَیْتُ؟ قَالَ نَعَمْ أَنْتَ‏ أَمَامِی‏ فِی الْجَنَّةِ»؛ یعنی در خدمت به شما آیا انجام وظیفه کردم؟ حضرت به او فرمودند تو در بهشت هم پیش روی من هستی.»

🎙از زبان استاد میرباقری
🌹🌿🍀🍁
🌿🌹🌿
🌺🌿
🍃
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
 [ 06:11:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حضور قلب ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌿🍁🍃✨
🌺🌹🍀
🌿🌺
🍃
🌼🍁 #حضور_قلب

✨🍃 #امام_حسین “علیه السلام” نماز می خواندند و مردی از جلوی ایشان می گذشت.

🍀یکی از هم نشینان امام، آن مرد را از حرکت بازداشت.

✨🍀چون امام حسین (علیه السلام) نمازش را تمام کرد، به او فرمود چرا آن مرد را باز داشتی؟

🔸گفت ای فرزند پیامبر خدا، میان تو و محراب فاصله انداخت.

🌹✨امام فرمود خداوند به من نزدیک تر از آن است که میان من و او، کسی فاصله بیندازد.

📙منبع: بحارالانوار، علامه مجلسی
🌿🍁🍃✨
🌺🌹🍀
🌿🌺
🌿
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
[شنبه 1396-07-22] [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ذخیره آخرت ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌿🍁🍃✨
🌺🌹🍀
🌿🌺
🌿
🌼🍁 #ذخیره_آخرت

🔸روزی مستمندی از #امام_حسین “علیه السلام” درخواست کمک کرد.

🔸✨امام فرمود آیا می دانید که او چه می گوید؟
گفتند :
نه، ای فرزند پیامبر خدا❕

🦋🌹امام فرمود می گوید من، فرستاده شما هستم.
اگر چیزی به من بدهید، آن را می گیرم و برایتان به آنجا { #قیامت} می برم،
وگرنه با دستانی تهی بر آن در می آیم.‼️

📙مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری

🌿🍁🍃✨
🌺🌹🍀
🌿🌺
🌿
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
 [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حکایت ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌿🍀🍃
🌿🍀🍁
🌹🍃
🌿
🌼🍁 #حکایتی_بسیارزیبا

🍁عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود.
🍀روزی به آبادی دیگری رفت

🔸عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت.
مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟

🌿گفت: نه. گفت: فلان عابدبود،
🔸نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم،
عابد قبول نکرد.

🌼🍃نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد.

وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت:
سرورم دوزخ یعنی چه؟

🦋✨عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی!
🌹🌿🍀🍁
🌿🌹🌿
🌺🌿
🍃
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
 [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ مردانگی  ...

بسم الله الرحمن الرحیم
🌹🌿🍀🍁
🌿🌹🌿
🌺🌿
🍃🍁🍃 #پاسخ_مردانگی

🌼🌿 اسب سواری ، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست، مرد سوار دلش به حال او سوخت، از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند

🔅مرد افلیج وقتی بر اسب سوار شد
دهنه ی اسب را کشید و گفت :

“"اسب را بردم ، و با اسب گریخت!""❕

♻️🗣اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب، داد زد : تو ، تنها اسب را نبردی ، جوانمردی را هم بردی!

اسب مال تو ‼️
اما گوش کن ببین چه می گویم❕
❗️مرد افلیج اسب را نگه داشت
مرد سوار گفت :

⚠️هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی ، زیرا می ترسم که دیگر « #هیچ_سواری » به پیاده ای رحم نکند!

📙کلیله و دمنه
🌹🌿🍀🍁
🌿🌹🌿
🌺🌿
🍃
📖📔داستان های قرآنی🍀
📜[( @dastane_qorani )]

موضوعات: اخبار
 [ 03:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت